دوتا قندعسل مادر امیرحسین شیرین ونازم با داداش بانمکش
آرسام کوچلو با ابروهای نقاشی شده اش که مادر انجام داد که ابروهات قشنگ شکل بگیره
این لحظه دوتا شیرین پسرمامان برنامه کودک نگاه میکنن که پسرنازکوچلوم من ونگاه میکردوکنجکاوشده بودکه دارم چکارمیکنم{عزیزم فدای دوتاتون بشم}
اینم از پسرهای ناز وشیرین عسل های مامان
+
فدای پسرهای خوشگل وشیرینم بشم الهی
قربون ژست اتفاقی وعین همتون برم موقعه تماشای برنامه کودک
فدات بشم کوچلومامان توچه میدونی که خان داداش گلت داره چیکارمیکنه که اینقدر بادقت توجه مکنی{فدای دوتاتون بشم الهی}
اینم ازآرایشگری شاپسرم که آرسام خوشکلم باحوصله نشسته زیردست داداش گلش
علاقه شدید آقاآرسام از همین سن به ماشین شارژی
پسرای بانمک وخوشکل مادر{فداتون بشم نفسهای من}
عکس العملهای آقاپسرم موقع فیلم تماشاکردن بالب تاب وهمراهی کردن داداش کوچلوش{فداتون بشم پسرای نازم}
خوابیدنهای ناز وشبیه هم دو تاداداش شیرین مامان
بازم آرسام وماشین شارژی باوجود اینکه یسالت هنوز نشده بود هروقت میدیدی ازش نمیگزشتی وهرجوربود بهمون میفهموندی که میخوای سوار شی عزیزم داداشتم میگفت سوارش کنین ودوست نداشت گریه کنی اینقدر دوست داره عزیزای مامان{الهی هیچوقت اشکتون رونبینم}
گفتگوی دوتا داداش ناز از پشت شیشه ماشین باهم
مکالمه دوتاعشقم توماشین وبه این طریق
تولدآرسام نازمامان درکنارداداشه شیرینش
دوتاپسرناز مامان امیرحسین و آرسام درطاقبستان