امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره
آرسامآرسام، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

قلبهای مامان وبابا

عکسهای آرسام نازم ازبدو تولد تا این لحظه اش

1394/8/11 0:04
نویسنده : مادر
445 بازدید
اشتراک گذاری

آرسام نازمادر لحظه متولدشدنت دربیمارستان  باچشمای باز رنگیت

ادامه عکسهای معصومانت ازبدو تولد تا چله گیت

اینم ازانگشتهای دست و پایه کوچلو جگرمادر

اینم چندتا از خمیازه کشیدنای عزیز دلم

ادامه عکسهای آرسام ناز وبانمک مامان{شیرینم}بوس

چندتیکه ازلباسهای گل پسرم

افتتاحیه بازی شیرین پسرچهارماههم با اسباب بازیهاش

قیافه آرسام جون بعد ازحموم رفتن

ادامه بازیهای شیرین پسرم

پنج ماهگی آرسام که روروک سوارشد

زمستان سرد94 آرسام کوچلو

واما کم کم بزرگترشدی جگرمامان محبتوهربارشکلت عوض وبانمکترمیشد

واینم از ژست بانمک ونازت{قربونت برم الهی پسرکوچلومامان}

عکسهای متنوع بازی کردن آرسام مامان با اسباب بازیهاش

اینم از نی نی ما که دیگه آقاشده وده ماهشه اینجا

اینم عکسهایی که رفتیم جوانرود ازت انداختیم

ممنونم خداجون از لطفت بابت پسرسالم وبانمک وشیرنم که به من دادی

آرسام پای سفره هفت سین سال95{که اینجا هنوزهفت ماهت نشده بودومامان بغلت کرده که نیفتی}

فدای توبشم من عزیزدلم توکمد چکارمیکنهبوس

دردت بجونم برای نون خوردنت شیرین مامان

آرسام بانمک وراننده مامانمحبتکه اینقدرعلاقه به پشت فرمان نشستن وتوی ماشین نشستن داری خیلی صداش برات آرام بخشه وهروقت بابایی ماشین وخاموش میکرد بریم پایین توغش میکردی ازگریه

دردت به قلبم همیشه ازفرصت استفاده میکردی که پشت فرمان بشینی

علاقه شدیدآرسام جونم از5ماهگی به تلویزیون وبرنامه کودک نگاه کردنخندونکوکارتونهای که خیلی باعث ذوق وشوقت میشود وتوروبه هیجان مینداخت وباهاشون غش غش میخندی

قربون پسرتپل مپلم برم الهیبوس

آرسام بانمک ونازمامان بعد حموم کردنت جالب اونجا بود تو حوله تکون نمیخوردیبوس

آرسام شیرین ونازم از5ماهگی شروع به سوارشدن روروک کرده

قربون دکتر آرسامم بشم

تاب خوردنهای آرسام جون مامان که هروقت میگفتیم بیا پایین به زور طناب ومیگرفتی وجیغ میزدی که نمیام پایین

فدای پسرناز وخوشتیپم بشم الهی {قربون خدا برم که تو شیرین وبه من داد}

عکسهایی  ازصورت ماهت که تفریحی رفتیم جوانرود انداختی

عزیزمامان با این خیار وبیسکویت دادن بهت سعی کردیم که گریه نکنی وبزاری ازت عکس بندازیم وگرنه توهم مثل دادادشت متنفری ازعکس انداختن

خلبان مامانش توپارک زرینمحبتبوس

آرسام توفلافل سرای محمد وحسام{پسردایی وپسرخاله مامان}

اینجا توپارک نشسته بودیم ومنتظر بابایی که گواهینامه تمدیدشده اش واز راهنمایی رانندگی که اون طرف خیابان بود بگیره وبیاد

دردت به قلب مامان برای این نحوه اعتراض کردنت که بابایی دستت ورها کنه ولی عزیزم توهنوز ده ماهت بودونمیتونستی راه بری ومیافتادی

آرسام جون در پارک شرقی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)