رفتنت به آرایشگاه برای باردوم
پسرنازم این برای باردومه که میری آرایشگاه وبابایی آرایشگاهتو برای اینبارتغییرداد وجایی دیگه بردت
وتوهم همه اش میگفتی من همون آرایشگاهی روکه باراول رفتم میخوام ومیرم بعد تا اینکه من
وبابایی برات گفتیم که پسرم نگاه کن مشتری نداره آرایشگره گناه داره میخوادپول برای بچه هاش
ببره خونه تا اینوگفتیم دل رعوفت بازبه رحم اومدوفورا"خودت رفتی توآرایشگاه ومام دنبالت اومدیم
آخه پسرم شخصیتت طوریه که خیلی خیلی دلسوزی ازهمه نظر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی