امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 14 سال و 2 ماه سن داره
آرسامآرسام، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

قلبهای مامان وبابا

جریان کلاس فوتبال رفتن آقا امیرحسین

1395/6/9 16:32
نویسنده : مادر
327 بازدید
اشتراک گذاری

پسرگلم خیلی به فوتبال علاقه داری حتی از دوسالگی شروع کردی به شوت زدن

وانواع واقسام توپهای بادی وقانونی رو میخواستی وبرات میخریدیم چهارسالت که

شد بردیمت برای ثبت نام کلاس فوتبال {ورزشگاه آزادی}که گفتن سنش خیلی

پایینه وخیلی گریه کردی ورفتی وسط زمین دنبال آدم بزرگها که مشغول تمرین

ودویدن بودن افتادی وهمراهشون میدویدی که به زحمت از زمین بیرون آوردیمت

وکلی گریه کردی به زور برگشتی خونه.خلاصه طوری بود که سنگ رو هم

میگرفتی شوت میکردی هوا بدون اینکه کوچکترین دردی پات بگیره وطوری با این

سن کمت توپها روشوت میکردی هوا میفتاد بالا پشت بام وچندبارم عمه فوزیه

دیدت غش کرد از خنده گفت هزار ماشالا چه قدرت پایی داره حتما"کلاس فوتبال

بذاریش بلاخره درسن 6سالگی در ورزشگاه رفاه کارگران تعاون ثبت نامت کردیم و

2ماه ازتابستان را در کلاس گدراندی ومن هم صبحها ساعت 7 ارسام هم بیدار

میکردم وباتو میومدیم ژون بابایی سرکاربود ومسافت خونه امون از ورزشگاه دور

بود مجبور بودم آرسام وبزارم توکریر پشت پیش توبشینه ونوبتی براش شعر

میخواندیم تاگریه نکنه ومنم موقع رانندگی با گریه اون حواسم پرت نشه خیلی

سخت بود ولی چون تودوست وعلاقه داشتی من وارسام خصوصا"سختیشو تحمل

میکردیم چون برای آرسام که 7 ماه داشت سخت بود که ساعت 7 از خواب بیدارش

کنم وخیلی گناه داشت وبعدش همش نحسی میکرد وتا کلاس توتموم میشدبهونه

وگریه میکرد.من وبعضی مادرها که میومدیم وتماشاچی بود بازی تان ونگاه

میکردیم که شروع به ضربات پنالتی کردین یبار رفتی تو دروازه و شوتی که برات

کردن وگرفتی یبارم تو شوت زن شدی برای کسی که داخل دروازه بود شوت کردی

وگل شد عکسل العمل وخوشحالی روی اون ضربه گل نشان دادی که هیچوقت

فراموش نمیکنم {همزمان دو دستت روباز کردی واز ته دلت داد زدی گل}وخودمم خیلی برات ذوق کردم واز دور برات دست تکون دادم

فدای تو پسر فوتبالی وگل زنم

اینم چندتا عکس نازت قبل از شروع تمرین وبازی فوتبالت عزیز دل مامان

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)