زمین خوردن امیرحسین در29 اسفند
پسرعزیزم در29 اسفند که خونه آقاجون بودیم همه (دایی وحید وحامد حسام طاطا وآقاجون)توحیاط والیبال میکردن که توهم جداگانه وتنهایی بازی میکردی که دنبال توپ بدجوری دویده بودی که باسرکوبیده بودی زمین که همه رسیده بودن بهت وگفتن که سرت بدجوری صدا داده .که من ومادرجونم که خانه بودیم با صدای تو خودمون ورسوندیم توحیاط.خیلی خیلی گریه کردی وسرت باد کرد(این عکسم ماله بعدازیه هفته پس ازافتادنت وخوب شدنت بود)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی